يک شنبه 23شهريور 1404

أَحَد 22 ربيع الاول 1447

Sunday 14 September 2025

سیاست‌نامه‌ حرفه حسابرسی ایران

تعداد نمایش : (0) تاریخ انتشار : 1404/06/22

برای مسیر ایجاد مؤسسات بزرگ حسابرسی با بهره‌گیری از تجربه جهانی

مقدمه
حرفه حسابرسی یکی از ارکان اصلی شفافیت اقتصادی، سلامت بازار سرمایه و افزایش اعتماد عمومی به صورت‌های مالی است. اهمیت این حرفه به ویژه در جوامعی که با رشد سرمایه‌گذاری و پیچیده‌تر شدن ساختارهای مالی مواجه‌اند، دوچندان می‌شود. کیفیت حسابرسی و توانایی مؤسسات حسابرسی در اجرای پروژه‌های بزرگ و حساس، تعیین‌کننده اعتبار گزارش‌های مالی و در نتیجه اعتماد سرمایه‌گذاران و فعالان اقتصادی است.

در ایران پس از تأسیس جامعه حسابداران رسمی ایران و گذشت بیش از دو دهه از فعالیت آن، انتظار می‌رفت حرفه حسابرسی در مسیر مشابه کشورهای توسعه‌یافته قرار گیرد. 
با این حال، آنچه امروز مشاهده می‌شود، پراکندگی، تعدد مؤسسات کوچک و ضعف در ایجاد برندهای ملی است. بیش از ۳۰۰ مؤسسه حسابرسی در کشور مجوز فعالیت دارند، این وضعیت نه تنها موجب کاهش کارایی حرفه شده، بلکه بر سطح درآمدی شرکا و کارکنان مؤسسات نیز اثر منفی گذاشته است.

بخش اول: تجربه بین‌المللی (ایالات متحده و اروپا)
چهار مؤسسه بزرگ حسابرسی جهان (PwC، Deloitte، EY، KPMG) که به Big4 شهرت دارند، بیش از ۸۰ درصد بازار حسابرسی شرکت‌های بزرگ و فراملی را در اختیار دارند. 

مدل آن‌ها شبکه‌ای است: هر شعبه محلی در کشور خود به صورت مستقل ثبت شده است، اما مجاز به استفاده از برند جهانی در ازای پرداخت هزینه و رعایت استانداردها هستند. دفتر مرکزی (Global Office) خدمات حسابرسی ارائه نمی‌دهد، بلکه وظیفه هماهنگی و کنترل کیفیت شبکه را دارد.
سیستم کنترل کیفیت چندسطحی است: 
کنترل داخلی توسط تیم پروژه، بازبینی همپیشگان توسط شرکای مستقل، و بازرسی جهانی که توسط تیم‌های منتخب از دفتر مرکزی یا شعب دیگر انجام می‌شود. 
این مدل ترکیبی از استقلال حقوقی و یکپارچگی حرفه‌ای است.
مدل شراکت در Big4 دو سطحی است: 
شریک مالک (Equity Partner) که سهامدار رسمی و مسئول سود و زیان است و شریک حرفه‌ای (Non-Equity Partner) که بدون آورده مالی، پاداش مبتنی بر عملکرد می‌گیرد. این تفکیک امکان استفاده از سرمایه و دانش حرفه‌ای را هم‌زمان فراهم می‌کند.
مدیریت در Big4 شامل یک Managing Partner (مدیرعامل) با اختیارات اجرایی گسترده و هیأت شرکا با نقش سیاست‌گذاری است. 
تقسیم سود نیز بر اساس آورده مالی و عملکرد (جذب مشتری، مدیریت پروژه) صورت می‌گیرد.

بخش دوم: وضعیت ایران
در ایران بیش از ۳۰۰ مؤسسه حسابرسی مجوز دارند. برخی فردمحور، برخی شبکه‌ای و برخی با تقسیم سود مساوی فعالیت می‌کنند. با وجود تلاش برای ادغام، حدود ۳۰ ادغام انجام شده که دست‌کم ۷ مورد شکست خورده‌اند. دلیل شکست، اختلاف در تقسیم سود، نبود مدیریت شفاف و بی‌اعتمادی میان شرکا بوده است. این نشان می‌دهد که ادغام عددی بدون اصلاح ساختار موفق نخواهد بود.
مسیر ارتقا در ایران شفاف نیست. برخلاف Big4، مدیران جوان نمی‌دانند چگونه می‌توانند به شریک ارتقا یابند. این ابهام باعث خروج استعدادهای جوان از حرفه شده و یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های حسابرسی در ایران است.

بخش سوم: تحلیل مارکت حسابرسی و سطح 
درآمدی
بازار حسابرسی در ایران شامل شرکت‌های بورسی،بانک‌ها، شرکت‌های دولتی و خصوصی بزرگ است. اندازه این بازار ثابت مانده، اما بخش زیادی از آن در اختیار حسابرسان دولتی  است. مؤسسات کوچک توان رقابت برای پروژه‌های بزرگ را ندارند.
ایجاد مؤسسات بزرگ خصوصی می‌تواند سهم بیشتری از بازار را به بخش خصوصی منتقل کند، اعتماد سرمایه‌گذاران را افزایش دهد و زمینه ورود به پروژه‌های بین‌المللی را فراهم آورد.
مؤسسات کوچک به دلیل ضعف برند، قراردادها را با حق‌الزحمه پایین می‌پذیرند. مؤسسات بزرگ با برند ملی می‌توانند حق‌الزحمه واقعی مطالبه کنند و خدمات متنوعی (مالیات، مشاوره مدیریت، فناوری اطلاعات) ارائه دهند. در دنیا نیز Big4 بیشتر درآمدشان را از همین خدمات غیرحسابرسی کسب می‌کنند.
در مؤسسات کوچک، شرکا درآمد نامنظم و کارکنان حقوق پایین دارند. در مؤسسات بزرگ، شرکای مالک سود بیشتری می‌برند، شرکای حرفه‌ای پاداش عملکرد می‌گیرند و کارکنان مسیر ارتقا و حقوق بالاتر دارند.

بخش چهارم: مدل شراکت پیشنهادی برای ایران
مدل پیشنهادی می‌تواند شامل دو سطح شریک باشد: 
شریک مالک (Equity Partner) با آورده مالی و مسئولیت تضامنی( یا بدون مسولبت تصامنی) و شریک حرفه‌ای (Non-Equity Partner) که مدیر ارشد با قرارداد ویژه است و یک امضا کنترل کیفی گزارش داشته باشد.
همچنین  شریک شبکه ای دارای دفتر کار و اختیارات مستقل و  البته مسولیت تصامنی، تقسیم سود (یا سهم از درامد ناخالص قرارداد)  سهیم شود و یک یا با فرد دیگر شریک شبکه ای دو  امضای گزارش داشته باشد

 

تقسیم سود یا مبلغ گزارش میتواند فرمول‌مند باشد: 
۴۰٪ بر اساس آورده مالی، 
۴۰٪ بر اساس عملکرد 
و ۲۰٪ بر اساس نقش مدیریتی.
مدیریت باید حرفه‌ای باشد: یک Managing Partner با اختیارات اجرایی و هیأت شرکا در نقش سیاست‌گذار. ادغام باید شبکه ای و هدفمند و همراه با تعریف شفاف نقش شرکا باشد. 

مدل قرارداد کنسرسیوم ملی ویژه حسابرسی با برند واحد و استاندارد کنترل کیفیت مشترک می‌تواند شکل گیرد.

نتیجه‌گیری
حرفه حسابرسی ایران با بیش از ۳۰۰ مؤسسه کوچک و پراکنده نیازمند اصلاح ساختاری است. ایجاد مؤسسات بزرگ با مدل شراکت چندسطحی، مدیریت حرفه‌ای و ادغام هدفمند می‌تواند سهم بخش خصوصی را از بازار افزایش دهد، سطح درآمدی شرکا و کارکنان را ارتقا دهد و انگیزه ماندگاری مدیران جوان را تقویت کند. این مسیر تنها راه ارتقای حرفه حسابرسی ایران به جایگاه واقعی خود در اقتصاد ملی و منطقه‌ای است.
منابع
جامعه حسابداران رسمی ایران، «گزارش عملکرد مؤسسات حسابرسی»، ۱۴۰۳.
سازمان حسابرسی، «آیین‌نامه ضوابط تشکیل مؤسسات حسابرسی»، ۱۳۹۹.
IFAC, Guide to Practice Management for Small- and Medium-Sized Practices, 2020.
PwC, Global Annual Review, 2023.
Deloitte, Transparency Report, 2022.
EY, Partner Model and Governance, 2022.
KPMG International, Global Network Structure and Governance, 2021.

 

 

نام
ایمیل
توضیحات
Captcha
کد امنیتی